بهانه |
بله در روز 22 بهمن عده ای به رییس مجلس در قم بی احترامی کردند و در روز اتحاد موجبات افتراق را ایجاد کردند، اما ما چرا به این راحتی مردمی که در روز 22 بهمن برای حمایت از نظام بیرون آمدند را خائن می نامیم ولی در برابر خیانت های دیگر سکوتی طولانی داریم؟ روز 22 بهمن را می تواند در سه صحنه مورد بررسی قرار داد صحنه اول افرادی که به سمت لاریجانی کفش یا چیزی پرت کردند که دو احتمال برای آنها قابل بررسی است یکی این که افراد دارای گرایش احمدی نژادی هستند و سازمان دهی شده وارد میدان شدند، دوم این که عده ای از مردم که بدون سازماندهی این عمل را انجام دادند ولی این عمل نتیجه ی بی بصیرتی آنها بوده است ،که این خود به علت چنگ اندازی های جناب لاریجانی و احمدی نژاد ، و در عمل دچار اشتباه شدند.
گروه دومی افرادی که با شعار رئیس مجلس ما بصیرت بصیرت و ... به لاریجانی اعتراض کردند، این افراد که تعداد بیشتری داشتند و خیلی بیشتر از تعداد اشاره شده در تحلیل هایی است که این روز ها در سایت ها می آید --- این دسته که سازماندهی شده بودنشان غیر قابل باور است --- و تعداد زیادی داشتند ، فتیله ی احساسات انقلابی شان با همین اعمال چند ماه اخیر جناب لاریجانی روشن شده است .
اما گروه سوم ،این گروه جمع بزرگتر مردم مشاهده کننده ای است که در برابر شعار دیگران سکوت کردند و به سایرین اجازه دادند تا اعتراض کنند.
به این واقعیت توجه کنید اینجا قم است مرکز علمای شیعه ،روز 22 بهمن ، در انقلابی ترین جمع های موجود در کشور،چه می شود که مردم از یکی از مسئولین انقلاب دفاع نمی کنند؟ این بزرگترین سوالی است که باید در ماجرای 22 بهمن قم و در ماجرای 14 خرداد حرم امام و ... مورد بررسی قرار گیرد. بله چه می شود هاشمی ای که استوانه نظام بود و سید حسن خمینی که فرزند امام ما است و لاریجانی که مسئول ارشد نظام است در انقلابی ترین جمع ها، مورد بی احترامی عده ای قرار می گیرد و مردم از این افراد دفاع نمی کنند؟ سوال مهمی است ، بیاییم نقطه مشترک این اشخاص را بیابیم ، بله همه این آقایان قبل از این که مورد چنین اعتراض ها و بی احترامی هایی قرار بگیرند ... آنقدر خود را از رهبری و انقلاب دور کرده بودند که مردم و انقلابیون تنها به خاطر احترام به رهبری این افراد را در جمع های انقلابی تحمل می کردند و عملا آنها را جزو خائنین به انقلاب می دانستند ،واضح است که نتیجه چنین وضعیتی این می شود که وقتی یک عده ای به این دور افتادگان از ولایت اعتراض می کنند نه تنها مردم از آنها حمایت نمی کنند بلکه با سکوت خود اعتراض کنندگان را حمایت کرده و اعتراض خود را نشان می دهند. بله جناب لاریجانی اگر هر کسی جرقه آتش اعتراضات را در قم زده باشد، این شما بوده اید که با اعمال چند ماه اخیر خود فضا را آماده کرده بودید و نفت اعتراض را به وجود خود ریختید تا در آتش اعتراضات مردم بسوزید حال چه این اعتراض به زبان آمده باشد و چه به خاطر منافع انقلاب در وجود بسیاری منخفه شده باشد.
[ سه شنبه 91/11/24 ] [ 9:45 عصر ] [ سید محمد پورمحمد ]
[ نظر ]
سایت مجلس از این خبر می دهد که عده ی اندکی امروز 22 بهمن در حرم حضرت معصومه جلوی سخنرانی لاریجانی را گرفتند. این عده ی اندک سازماندهی شده بودند و .... سپس این عده را با خبر دیگر به دولت منتصب می کند. اما واقعیت چیست؟ حقیقت این است که چند هزار نفر پس از راهپیمایی امروز شهر قم در حرم جمع شده اند تا به سخنرانی سخنران پایان راهپیمایی گوش کنند. لاریجانی برای سخنرانی حاضر می شود ولی مردمی که خود را صاحبان اصلی انقلاب می دانند بعد از چند دقیقه از ادامه سخنرانی او جلوگیری می کنند و شعار می دهند: رییس مجلس ما بصیرت بصیرت ، خواص بی بصیرت مایه ی ننگ ملت ، این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده و ... و ناراحتی خود را از اختلافات اخیری که بین قوا اتفاق افتاده و به خصوص اتفاقات یکشنبه سیاه مجلس را نشان می دهند و همه را به پیروی از رهبری دعوت می کنند .... بله جناب آقای لاریجانی جناب احمدی نژاد ، مردم از شما و عملکردتان، از خودسری تان و پیرو رهبری نبودنتان به تنگ آمده اند، مردم تمام وجود خود را برای انقلاب و اسلام گذاشته اند، با تمام کوتاهی و دعواهای بیهوده شما بازهم در راهپیمایی ها حاضر می شوند و ذر انتخابات شرکت می کنند، البته همه این در راه انقلاب بودن ها ، فقط برای این است که مردم نظام را متعلق به خودشان می دانند و شما را به عنوان برخی عاملین و کارگران نظام می دانند که خودشان انتخاب کرده اند . اما با این شعارها می خواهند به شما بفهمانند که آقایان این انقلاب انقلاب ما توده های مردم است ، روزی شما را به کارگری گماردیم و اگر از شما راضی باشیم قرار دادتان را تمدید می کنیم و اگر نخواستیم شما را اخراج می کنیم، این انقلاب انقلاب ماست و خودمان آن را در مسیر پیش می بریم و از شما تنها می خواهیم که کارتان را خوب انجام دهید ، پیرو کلام رهبری باشید و هوای نفستان را کنار بگذارید.
این خلاصه ای از کلام ما مردم است حال شما اعتراض چند هزار نفر را با لفظ «اندکی» و با اتهام سازماندهی شده به سخره بگیر ولی بدان اگر کلام مردم را نفهمی مانند سایر آنهایی که مردم آنها را از مناصبشان به دور انداختند از خاتمی ها تا کروبی ها و ... شما هم به زباله دان مسئولین بی لیاقت خواهید رفت و مردم برای عرصه های مختلف انقلاب کارگران و عاملان جدید و بهتری انتخاب می کنند. [ یکشنبه 91/11/22 ] [ 4:26 عصر ] [ سید محمد پورمحمد ]
[ نظر ]
پیوندهای مرتبطعکس ویژه
آخرین ملاقات شهید کاظمی و رهبر انقلاب
دو هفته پیش شهید کاظمى پیش من آمد و گفت از شما دو درخواست دارم: یکى اینکه دعا کنید من روسفید بشوم، دوم اینکه دعا کنید من شهید بشوم. گفتم شماها واقعاً حیف است بمیرید؛ شماها که این روزگارهاى مهم را گذراندید، نباید بمیرید؛ شماها همهتان باید شهید شوید؛ ولیکن حالا زود است و هنوز کشور و نظام به شما احتیاج دارد. بعد گفتم آن روزى که خبر شهادت صیاد را به من دادند، من گفتم صیاد، شایستهى شهادت بود؛ حقش بود؛ حیف بود صیاد بمیرد. وقتى این جمله را گفتم، چشمهاى شهید کاظمى پُرِ اشک شد، گفت: انشاءاللَّه خبر من را هم بهتان بدهند!
فاصلهى بین مرگ و زندگى، فاصلهى بسیار کوتاهى است؛ یک لحظه است. ما سرگرم زندگى هستیم و غافلیم از حرکتى که همه به سمت لقاءاللَّه دارند. همه خدا را ملاقات مىکنند؛ هر کسى یک طور؛ بعضىها واقعاً روسفید خدا را ملاقات مىکنند، که احمد کاظمى و این برادران حتماً از این قبیل بودند؛ اینها زحمت کشیده بودند. ما باید سعىمان این باشد که روسفید خدا را ملاقات کنیم؛ چون از حالا تا یک لحظهى دیگر، اصلاً نمىدانیم که ما از این مرز عبور خواهیم کرد یا نه؛ احتمال دارد همین یک ساعت دیگر یا یک روز دیگر نوبتِ به ما برسد که از این مرز عبور کنیم. از خدا بخواهیم که مرگ ما مرگى باشد که خود آن مرگ هم انشاءاللَّه مایهى روسفیدى ما باشد. انشاءاللَّه خدا شماها را حفظ کند. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در مراسم تشییع پیکرهاى فرماندهان سپاه 21/10/1384 [ چهارشنبه 91/11/4 ] [ 12:46 عصر ] [ سید محمد پورمحمد ]
[ نظر ]
راههای جلوگیری از تسلط شیطان
شرح حدیثی از حضرت امام جعفرصادق علیهالسلام توسط حضرت آیتالله العظمی خامنهای در ابتدای جلسه درس خارج فقه ِ بیست و ششم دیماه 89 (یازدهم صفر 1432).
«قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَاعِظٌ مِنْ قَلْبِهِ وَ زَاجِرٌ مِنْ نَفْسِهِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ قَرِینٌ مُرْشِدٌ اسْتَمْکَنَ عَدُوَّهُ مِنْ عُنُقِه» شافی، صفحهى 652
فى الفقیه، عن الصّادق (علیهالسّلام) [حضرت امام جعفر صادق علیهالسّلام فرمودند]: «من لم یکن له واعظ من قلبه و زاجر من نفسه و لم یکن له قرین مرشد استمکن عدوّه من عنقه». اولین چیزى که موجب میشود که انسان بتواند در مقابل دشمنش - که مراد، شیطان است - ایستادگى کند و مانع بشود از تصرف دشمن و تسلط دشمن، [این است که:] «واعظ من قلبه»؛ از قلب خود واعظى براى خود داشته باشد. قلب متذکر بیدار، انسان را نصیحت میکند، موعظه میکند. یکى از بهترین وسائلِ اینکه انسان قلب را وادار کند به موعظهى خود و فعال کند در موعظهى خود، همین دعاهاست، دعاهاى مأثور - صحیفهى سجادیه و سایر دعاها - و سحرخیزى؛ اینها دل انسان را به عنوان یک ناصح براى انسان قرار میدهد. اول این است: «واعظ من قلبه».
[دوم اینکه:] «و زاجر من نفسه»؛ از درونِ خود یک زجرکنندهاى، منعکنندهاى، هشداردهندهاى داشته باشد. اگر این دو تا نبود، «و لم یکن له قرین مرشد»، یک دوستى، همراهى که او را ارشاد کند، به او کمک کند، راهنمائى کند، این را هم نداشته باشد - که این، سومى است - که اگر چنانچه از درون، انسان نتوانست خودش را هدایت کند و مهار نفسِ خودش را در دست بگیرد، [باید] دوستى داشته باشد، همراهى داشته باشد، همینى که فرمودند: «من یذکّرکم اللَّه رؤیته»، که دیدار او شما را به یاد خدا بیندازد؛ اگر این هم نبود، «استمکن عدوّه من عنقه»؛ خود را در مقابل دشمنِ خود مطیع کرده است؛ دشمنِ خود را مسلط کرده است بر خود و بر گردن خود، که سوار بشود. که [منظور از] دشمن، همان شیطان است. اینها لازم است. از درون خود، انسان، خود را نصیحت کند. بهترین نصحیت کنندهى انسان، خود انسان است؛ چون از خودش انسان گلهمند نمیشود. هر کسى انسان را نصیحت کند، اگر قدرى لحن او تند باشد، انسان از او گلهمند میشود؛ اما خود انسان، خودش را نصیحت کند؛ دشنام بدهد به خودش، ملامت کند، سرزنش کند خودش را؛ اینها خیلى مؤثر است. موعظه کند، زجر کند. در کنار اینها، یا به جاى اینها اگر نبود، آن وقت دوست، رفیق، که دستگیرى کند انسان را. [ سه شنبه 91/11/3 ] [ 7:40 عصر ] [ سید محمد پورمحمد ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |