سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهانه
قالب وبلاگ

5+1 چه پیشنهاداتی به ایران داد و مذاکره‌کنندگان هسته‌ای ایران نیز در مقابل چه پیشنهاداتی را مطرح کردند؟

 
بر اساس اسناد منتشر شده توسط رسانه‌های آمریکایی محور درخواست‌های 5+1 از ایران عبارتند از:
 
1.       تعلیق غنی سازی بالای 5% در تمامی تاسیسات ایران

2.       انتقال اورانیوم 20% مازاد به یک کشور ثالث و یا کاهش غنای آن

3.       فلج کردن تقریبی تاسیسات هسته‌ای فردو و گسترش نظارت آژانس بر فعالیت های ایران
 
بر اساس این پیشنهاد، در صورتی که ایران تمامی اقدامات بیان شده را انجام دهد و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی صحت اقدامات ایران را تائید کند، گروه 5+1 اقدامات زیر را در پاسخ به امتیازات ارائه شده توسط ایران انجام می‌دهد:
 
1-      همکاری‌های هسته‌ای در خصوص ارائه سوخت برای رآکتور تحقیقاتی تهران ( که ایران هم‌اکنون خود اقدام به تولید این سوخت می‌کند) و کمک در بهبود تامین امنیت این رآکتور

2-      گروه 5+1 به دنبال وضع تحریم جدید علیه ایران نخواهد بود و تحریم طلا و فلزهای گرانبها را لغو می‌کند.

3-      لغو تحریم‌ها علیه صادرات محصولات پتروشیمی
 
در سراسر متن پیشنهاد گروه 5+1 اثری از به رسمیت شناختن حق غنی سازی ایران که مورد تاکید این کشور است نیست و تنها بیان شده که بعد از پایان این روند و "رفع نگرانی جامعه جهانی" گروه 5+1 می‌تواند حق ایران برای استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای را به رسمیت بشناسد.
 
یک روز پس از ارایه این پیشنهاد از سوی گروه 5+1 به ایران در آلماتی، گروه مذاکره‌کننده ایرانی پیشنهاد تعدیل شده‌ای را تدوین و ارائه کردند که جزئیات آن بدین شرح است:
 
ایران با تعلیق غنی‌سازی 20% موافقت کرده و روند تبدیل ذخیره اورانیوم 20% به اکسید را ادامه می‌دهد و در مقابل خواهان به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران و لغو تحریم‌های بانکی ( نه تمام تحریم‌ها، آنطور که آقای ولایتی گفتند) علیه این کشور می‌شود.
 
درک اینکه کدام یک از پیشنهادات مطرح شده منطقی و نزدیک به منافع کشور بوده کار سختی نیست و نیازی به سابق چندین ساله دیپلماسی نیز ندارد.
 
بد نیست آقای ولایتی در جریان تبلیغات و سوابق دیپلماسی خود به این نکته نیز اشاره کنند که اگر روزی سکاندار مسئولیت‌ حفظ منافع ملی کشور شدند، کدام یک از پیشنهادات بیان شده را منطقی و قابل پذیرش می‌دانند. 

[ دوشنبه 92/3/20 ] [ 2:38 عصر ] [ سید محمد پورمحمد ] [ نظر ]
آقای رضایی! همت و باکری را شما کشف نکردید/این دم قدسی امام بود که جوانان دوره پهلوی را به عابدان و زاهدان جبهه‌ها مبدل کرد

رجانیوز:آقا محسن عزیز! این روز‌ها تکه کلام شما شده است اینکه «من» باکری و همت را در جبهه کشف کردم پس شما جوان ها را نیز در عرصه مدیریت کشف خواهم کرد. گرد و خاکی بپاست این روزها! از همان گرد و خاک هایی که «حاج کاظم» و «عباس» را خفه می‌کردند. 

اما نه آقا محسن! مهدی باکری و حسین خرازی و ابراهیم همت، دستپخت شما نبودند. خود شما هم دستپخت دیگری بودی. خدای متعال به واسطه نفس قدسی روح‌الله کبیر و عزیز از جوان‌های گمنام و گرفتار در چنگال رژیم پهلوی، شیر مردانی شجاع و نام آور ساخت که یکی شد حسین فهمیده، یکی عبدالحمید دیالمه، جوان قهرمان عرصه سیاست، یکی حاج عبدالله والی، قهرمان خدمت به مردم، یکی مهندس رضوی، قهرمان جهاد سازندگی، یکی قهرمان مقاومت زیر شکنجه‌ها، ناهید فاتحی کرجو و یکی هم همت و خرازی و... که تا امروز ادامه دارد، یکی دانشمند شهید، احمدی روشن و شهریاری و رضایی‌نژاد و علی‌محمدی... 

چه بر سر آقا محسنِ جبهه‌ها آمده که وقتی امام روح‌الله فتح خرمشهر را هم کار خدا می داند و می گوید که «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، بادی در غبغب می‌اندازد و می‌گوید «من، مهدی باکری‌ها را کشف کردم.» نه برادر محسن، این نفس قدسی حضرت روح الله بود که جوانان ایران را از لابلای منجلاب فرهنگی که رژیم پهلوی برایشان ساخته بود بیرون کشید و به عابدان و زاهدان جبهه های غرب و جنوب مبدل کرد.

قرار نبود لباس سبز پاسداری از خاک ایران عزیز را با کت و شلوار سرمه‌ایِ قدرت‌ عوض کنیم. قرار نبود از دستِ افتاده? حاج حسین خرازی و پایِ قطع شده? سعید جلیلی و گردنِ قطع شده ابراهیم همت، نردبان بسازیم و مسیر رسیدن به کرسی های سبز و سرخ را هموار کنیم. و تو کسی بودی که باید می ایستادی در مقابل این نردبان سازی!

آقا محسن! چند دقیقه از هیاهوی نمودار فیلیپس و تئوری گلوله‌های برفی و تورم و ضریب جینی بیرون بیا و با خودت خلوت کن. عکس حاج همت را جلوی خودت بگذار و انصاف بده کدامیک از نامزدهای انتخابات، بوی حاج ابراهیم می‌دهد؟

کاش اینطوری نمی‌شد برادر محسن. کاش به نام بیان درد مردم، رنگ سیاه برنمی‌داشتی و بر رویِ سفید و درخشان این نظام دوست‌داشتنی نمی‌کشیدی.کاش دامن زدن به قومیت گرایی را برای کسب رای بر نمی تابیدی و خودت در مقابلش می ایستادی. کاش...

جناب آقای دکتر محسن رضایی، دکترای اقتصاد از دانشگاه تهران! لطفا‌‌ همان «برادر محسن» را به ما برگردانید.


[ دوشنبه 92/3/20 ] [ 2:10 عصر ] [ سید محمد پورمحمد ] [ نظر ]
نامه‎ی عذرخواهی به فرزندان شهدای هسته‎ای
علیرضای کوچولو و آرمیتای عزیز؛ از شما معذرت می‎خواهیم!

 سلام!

چه قدر خوب است که شما هنوز آن قدر، بزرگ نشده‌اید که مثل بزرگترها حوصله دیدن چهار ساعت برنامه تلویزیونی را داشته باشید! 

شاید هم در کنار پدربزرگ و مادربزرگ، در کنار مادر و در غیاب پدر؛ بخشی از برنامه را دیده‌اید. 

شاید شما حرف‌های "عجیب و غریب" یک عده آدم سیاست‌زده را متوجه نمیشدید ولی خوب بغض‌های در گلو، خوب! تاسف خوردن‌های پدربزرگ، خوب! شانه‌های لرزان مادربزرگ را می‌فهمید. 

من معتقدم شما بهتر از دیگران، بهتر از همه، حتی بزرگترها معنی "گریه‌های مادر" را می‌فهمید. 

من بدون مقدمه دیگری از شما معذرت می‌خواهم! 

از شما معذرت می‌خواهم به این علت که فرمانده سابق جنگ و سیاستمدار و اقتصاددان امروز، پایداری بر حقوق ملت را ، صیانت از خون پدران شما را "افراط" می‌داند و می گوید: «برخی فقط شعار مقاومت می دهند،مقاومت کنیم اما مردم گرسنه بمانند؟» و به یاد نمی‎آورد که برای این مقاومت، پدران شما جان خود را فدا کرده‎اند.

 

از شما معذرت می‌خواهم، شخصی که خود را پدر سیاست ایران پس از انقلاب می‌داند، یکی از کارمندان کاخ الیزه را چوب می‌کند برای کوبیدن تاسیسات هسته‌ای که پدران شما برای ساختنش شهید شدند. 

از شما معذرت می‌خواهم برای این جمله: "در آلماتی 2 آنها پیشنهاداتی کردند که می شد پیش رفت ولی آقای جلیلی نپذیرفت، گفتند غنی سازی 20 درصد را تعلیق و فردو را کند "کنید... 

از شما معذرت می‌خواهم به خاطر آنکه شیخ دیپلمات مفتخر است که البرداعی در صفحه چندم فلان کتابش، آن قسمتی از رفتار نامشخص او را در آن جلسه کذایی که جز عقب نشینی برای ایران چیز دیگری نداشت، مثبت قلمداد کرده است و چرخش 6 هزار سانترفیوژ ساخته شده را که سرخ است به خون پدران شما، عامل تعطیلی کارخانه‎هایی می‎داند که امریکای کدخدا تحریم کرده است، و به روی خود هم نمی‎آورد که آن سانتریفیوژهایی که امروز می‎چرخد، نمادی است برای استقلال کشور و نه 6 هزار سانتریفوژ تنها؛ همان چیزی که پدران شما خیلی خوب آنرا فهمیدند. 

از شما معذرت می‌خواهم که عده‌ای به دنبال قفلی هستند که در سال‌های نه چندان دور بر در تاسیسات هسته‌ای زده شد و این قفل با کلید تدبیر پدران شما گشوده. 

باب تاسیاست هسته‌ای با خون پدران شما گشوده ماند اما گویی  عده ای نه منافع ملی می‎شناسند، نه خون پدران شما را! 

از شما معذرت می‌خواهم برای آنکه شاید یک لحظه و فقط یک لحظه، خانواده شما با شنیدن این اظهارات، شاید دلشان لرزید که نکند خون عزیزشان پایمال شود... 

ولی برنامه 4 ساعته تلویزیون روی دیگری داشت. پا در میدان جنگ جا گذاشته، هموکه داغ بر دل دشمن گذاشته، دست از حمایت شهیدان برنداشته، محکم و متقن بر متوهمان شورید، به عده‌ای دیپلمات فلسفه و منطق انقلابی بودن در مذاکرات را درس داد و صیانت از امنیت و منافع ملی را برای نفر دیگر مشق کرد، برای دیگری تمایز جنگ و مذاکره را توضیح داد. 

آری دلمان خوش است به اینکه آقا سعید جبهه‌ها نمی گذارد "سیاست زدگان بی سیاست"، "خواب زدگان در پی قدرت" و "گره اندازان در کار امت" حاصل تدبیر و خون پدرتان را به ثمن بخس بفروشند. دلمان خوش است به آقا سعید که از جنس پدران شماست، رزمنده است، جانباز است و انقلابی، نگاه به کلام رهبر دارد و توکل به خدایی که اکنون پدرهای شما در نزد او روزی می خورند. 

راستی آرمیتا پدرت چقدر زیبا این شعر را می‌خواند: 

از خون جوانان وطن لاله، خدا لاله، جانم لاله، حبیب لاله دمیده 


[ شنبه 92/3/18 ] [ 3:18 عصر ] [ سید محمد پورمحمد ] [ نظر ]

اداره دبیرخانه‌ی شورای عالی امنیت ملی به مثابه اداره چند وزارت‌خانه‌ی حاکمیتی

آیا دبیر شورای عالی امنیت ملی توانایی مدیریت کلان کشور را دارد؟، آیا مفهوم مدیریت در اصل (115) قانون اساسی[1] برای مدیریتی که وی انجام می‌دهد قابل تطبیق و تصدیق است؟، آیا دبیر شورای عالی امنیت ملی با حجم مسائل اجرایی کشور آشنا است؟ و نهایتاً آیا اداره دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی یک کار اجرایی سنگین ملی محسوب می‌شود؟.

پاسخ به این سوالات ایجاب می‌کند که مقدمه‌ای از شناخت در خصوص شورای عالی امنیت ملی را داشته باشیم. بر اساس اصل (176) الحاقی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1368، شورای عالی امنیت ملی از ادغام شورای دفاع و شورای امنیت کشور[2] (و به تبع آن تمامی شوراهای تأمین استان و شهرستان) ایجاد شد تا هم وظیفه استقرار امنیت داخلی و هم صیانت از استقلال بین‌المللی کشور را مجموعاً و بصورت متمرکز بر عهده دارد. این شورا به جهت ترکیب و کارکردی که دارد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. بویژه آنکه عملکرد آن با همکاری دو مقام اول کشور (رییس جمهور و رهبری) صورت می‌گیرد. اعضای‏ شورای عالی امنیت ملی که تحت ریاست رییس جمهور تشکیل جلسه می‌دهند عبارتند از:

- رؤسای‏ قوای‏ سه‏ گانه‏

- رئیس‏ ستاد فرماندهی‏ کل‏ نیروهای‏ مسلح‏

- مسئول‏ امور برنامه‏ و بودجه‏ (معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور)

- دو نماینده‏ به‏ انتخاب‏ مقام‏ رهبری‏

- وزیر‏ امور خارجه

- وزیر‏ کشور

- وزیر‏ اطلاعات‏

- حسب‏ مورد وزیر مربوط

- عالیترین‏ مقام‏ ارتش‏ و سپاه‏.

این ترکیب نشان می‌دهد که این شورا از چه اهمیتی برخوردار است و عضویت در آن چه سطحی از «مقام بودن»[3] در کشور اقتضا می‌کند. علی الخصوص آنکه مصوبات این ساختار که تحت اداره رییس جمهور تشکیل جلسه می‌دهند در فرآیندی خارج از طی مراحل قانونگذاری و بر اساس تأیید رییس کشور یعنی مقام رهبری لازم‌الاتباع می‌گردد و همه نهادهای و اشخاص موضوع حکم در هر سطحی که باشند ملزم به رعایت مفاد تصمیم هستند. در نتیجه این شورا در اموری که از کارکردهای آن به شرح زیر قابل درک است همانند یک پارلمان امنیتی عمل می‌کند:

1. ‎‎‎‎‎‎تعیین‏ سیاستهای‏ دفاعی‏ - امنیتی‏ کشور در محدوده‏ سیاستهای‏ کلی‏ تعیین‏ شده‏ از طرف‏ مقام‏ رهبری‏.

2. ‎‎‎‎‎‎هماهنگ‏ نمودن‏ فعالیت‏ های‏ سیاسی‏، اطلاعاتی‏، اجتماعی‏، فرهنگی‏ و اقتصادی‏ در ارتباط با تدابیر کلی‏ دفاعی‏ - امنیتی‏.

3. بهره‏ گیری‏ از امکانات‏ مادی‏ و معنوی‏ کشور برای‏ مقابله‏ با تهدیدهای‏ داخلی‏ و خارجی‏.

مجموع این کارکردها نشان می‌دهد که شورا هم مرجع سیاستگذار، هم مرجع هماهنگی و هم یک نهاد اجرایی اقتضائی است. به عبارت دیگر نهادی که وضع و اجرای قاعده را توأمان بر عهده دارد. با این وجود منظور از شورا دراینجا ترکیب مذکور نیست چرا که بدنه‌ی کارشناسی، ساماندهی، هماهنگی و اجرا بر عهده‌ی نهادی است که تحت اداره‌ی نماینده‌ی مقام رهبری که عضو شورا نیز می‌باشد در قالب نهاد «دبیرخانه» سازماندهی می‌گردد. دبیرخانه شورا از این جهت که در ارتباط دائمی با تمامی نهادهای حاکمیتی[4] کشور است و آنها را در جهت اخذ و اجرای تصمیمات لازم‌الرعایه‌ی شورا برنامه‌ریزی می‌کند از هر دستگاه اجرایی دیگر متمایز است. گرچه جایگاه واقعی این نهاد با توجه به آنکه هدایت سیاست‌های کلان خارجی و بطور خاص مسئله‌ی مدیریت گذار از تحریم‌های جامع و انجام مذاکرات هسته‌ای بر عهده‌ی آن می‌باشد نه در داخل کشور بلکه در عرصه‌ی بین‌المللی بیشتر شناخته شده است. به این ترتیب دبیرخانه و مدیریت آن، شامل هدایت اجرایی حجم سنگینی از مجموع اختیارات تقنینی و عملیاتی حاکمیتی است که اقتدار و آتیه کشور به آن گره می‌خورد. به همین دلیل در تمامی کشورها جایگاه شورای عالی امنیت ملی در آنها بستگی به کارآیی دبیرخانه‌ای دارد که توسط یک مدیر عالی‌رتبه‌ی کشوری تمشیت می‌گردد. این مدیر عملاً بر سایر مدیریت‌های حاکمیتی کشور اعم از وزرای کشور، خارجه، اطلاعات، اقتصاد و دیگران، دارای تفوق حقوقی است. چرا که پایداری نظام سیاسی کشور، مجموعه‌ی این صلاحیت‌های متنوع و مبسوط را برای این منصب معین اقتضاء می‌کند. و تجربه‌ی تصدی آن، تجربه‌ای از مدیریت است که مستلزم اشراف گسترده‌ به اطلاعات و کارکرد ده‌ها دستگاه و نهاد حاکمیتی داخلی (ملی و استانی) و بین‌المللی بوده و تعامل و هدایت آنها را مبتنی بر برنامه ریزی دقیق لازم دارد. و این همان دو شرطی است که اصل (115) قانون اساسی بر لزوم احراز آن‌ها برای تصدی مقام دومی کشور تأکید نموده یعنی مدیر و مدبر بودن./.

[1] - اصل‏ یکصد و پانزدهم قانون اساسی مقرر می‌دارد: «رئیس‏ جمهور باید از میان‏ رجال‏ مذهبی‏ و سیاسی‏ که‏ واجد شرایط زیر باشند انتخاب‏ گردد: ایرانی‏ الاصل‏، تابع ایران‏، مدیر و مدبر، دارای‏ حسن‏ سابقه‏ و امانت‏ و تقوی‏، مومن‏ و معتقد به‏ مبانی‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ و مذهب‏ رسمی‏ کشور.»


[ پنج شنبه 92/3/16 ] [ 5:14 عصر ] [ سید محمد پورمحمد ] [ نظر ]

 

وی ادامه داد: دشمن روزی حاضر می‌شود سر میز مذاکره با ما بنشیند و دیپلماسی را رعایت کند که مطمئن شود ملت ما با فشار اقتصادی عقب‌نشینی نمی‌کند و جز این راهی نداریم؛ دولت باید مدیریت کند ملت هم آماده همکاری باشد و تجربه جنگ هشت ساله نشان می‌دهد که ملت ما همواره آماده همکاری است.

وی با بیان اینکه راه حل مقابله با آمریکا و فشار اقتصادی، ایستادگی و مقاومت است، اظهار داشت: ملت ما همانگونه که در جنگ تحمیلی هشت ساله مقاومت کرد، در جنگ تحمیلی اقتصادی نیز مقاومت خود را خواهد داشت و راهی غیر از این نداریم.

این نامزد ریاست جمهوری یازدهم با تاکید بر اینکه برای رسیدن به نتیجه، نیازمند مدیریت دولت و همکاری ملت هستیم، یادآور شد: در تبلیغات نباید به گونه‌ای وانمود کرد که همه دستاوردهای انقلاب اسلامی نادیده گرفته و انقلاب در فشار اقتصادی خلاصه شود چرا که انقلاب اسلامی بسیار بزرگتر از اینهاست.

حداد عادل با بیان اینکه درست نیست برخی از کاندیداها بر مشکلات اقتصادی پافشاری می‌کنند و مدعی اند کلید حل مشکلات اقتصادی در دست آنهاست، افزود: نباید گفته شود اگر من بیایم با چند روز و چند ماه این مشکل را حل می‌کنم.

این نامزد ریاست جمهوری یازدهم همچنین افزود: برای حل مشکلات اقتصادی نباید در زمین دشمن بازی کنیم بلکه باید سبک زندگی را عوض کرد. نمی‌توان به شیوه‌ای که غرب دیکته می‌کند زندگی کنیم و بعد انتظار داشته باشیم مشکلات اقتصادی حل شود.


[ پنج شنبه 92/3/16 ] [ 3:17 عصر ] [ سید محمد پورمحمد ] [ نظر ]
   1   2      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

*
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 71555
*
*



*